همه ی دل خوشی ام زنده بمانم تا تو...

پشت درختان سپیدار..

یک شاعرم و عاشقم و خواب ندارم
با چشم تو من میل به مهتاب ندارم

من زنده ام از بازدم هم نفس تو
پس دور نشو دور نشو تاب ندارم

دست منو تو قفل و کلید است به هرحال
با اینکه جواز از خود ارباب ندارم

آنقدر که من تشنه ی چشمان تو هستم
حتی رمق گفتن دریاب ندارم

از پنجره گاهی تو نگاهی به من انداز
با سنگ دگر جرإت پرتاب ندارم

یادت نرود پشت درختان سپیدار

       من منتظرم عاشقم و خواب ندارم
ناپیدا!
درواقع ، کم پیدا:) امتحاناس دیگه:)
خیلی خوب بود :) 
الصاقیه: همون که حسین گفت! دی:
مخصوصا سپیدارش؟:دی
شما که کم پیدا ترید :) + جواب حسین اقا:)
سه شنبه ۲۱ دی ۹۵ , ۲۳:۰۹ محمدرضا مهدیزاده
آنقدر که من تشنه ی چشمان تو هستم... حتی رمق گفتن دریاب ندارم
از پنجره گاهی تو نگاهی به من انداز ... با سنگ دگر جرات پرتاب ندارم :) خیلی زیباست ٬ مخصوصا این دوبیت :) موفق باشید
ممنونم که سر زدید:) 
سلام ، ضمن اینکه پست قشنگی بود، باید بگم صدا میرسه
الو 1 2 3
سلام به شما^__^  ضمن تشکر باید بگم که قطع و وصل میشه ولی میرسه:دی 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
حمله ی تند سپاه کلمات و من تنها و غریب.
این چه ظلمی است در این فاجعه من یک تنه شاعر شده ام
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث تر
آرشیو مطالب
موضوعات
پیوندها
طراح قالب آقای آستانه