همه ی دل خوشی ام زنده بمانم تا تو...

شاعر که شوی..


شاعر که شوی عشق بیایید چه نیاید

این چشمه ی جوشان تو از عشق سراید

دست دل من نیست که هر گوشه ی این برگ

عطر تب اغوش دو عاشق برباید

ممکن نشود با سخن دوست ببازم

یا شعر نگویم رخ دلدار نسازم

از هر نگهی هر سخنی هر چه ببافم

کامل که شود قالی من شعر بسازم

به به :)
عزیزمی:)
به به...
مبارکا باشه خانوووم :*
مرسی فریده جونممم:)) خوشالم کردی اومدییی
خخخخخخخ.
:)))
خوبه مبارک باشه وب جدیدتون.
شعرتونم خیلی زیباست :)
ازون شعرایی که همیشه ادم باید زیر لبش زمزه اش کنه :)
موفق باشید
خیلی ممنونم لطف دارین .. فک کنم فهمیدم کی هستین:دی
خوش بحالتون ک فهمیدین :|
اخه یک نفری به من گفتن همیشه زیر لب زمزمه میکننش:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
حمله ی تند سپاه کلمات و من تنها و غریب.
این چه ظلمی است در این فاجعه من یک تنه شاعر شده ام
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث تر
آرشیو مطالب
موضوعات
پیوندها
طراح قالب آقای آستانه